ژانرها

آرشیو کامل فیلم ها

Star Trek (2009)
(پیشتازان فضا)
Transformers: Dark of the Moon (2011)
(تبدیل شوندگان: نیمه تاریک ماه)
Hot Pursuit
یک پلیس سخت‌گیر و قانون‌مدار (ریس ویترسپون) تلاش می‌کند تا از بیوه دلسوز یک رئیس مواد مخدر (سوفیا ورگارا) محافظت کند، در حالی که آن‌ها در تگزاس تحت تعقیب پلیس‌های فاسد و آدم‌کش‌های مسلح قرار دارند.
The Mechanic
آرتور بیشاپ (جیسون استاتهام) یک «مکانیک» است - یک آدمکش نخبه با کد اخلاقی سختگیرانه و توانایی منحصر به فرد در حذف هدف‌ها به طور تمیز. این شغلی است که به کمال حرفه‌ای و جدا شدن کامل از احساسات نیاز دارد و بیشاپ بهترین در این حرفه است. اما زمانی که مربی و دوست نزدیکش هری (دونالد ساترلند) به قتل می‌رسد، بیشاپ اصلاً از احساسات خود جدا نیست. مأموریت بعدی او خودخواسته است - او می‌خواهد کسانی که مسئول مرگ هری هستند را از بین ببرد. مأموریت او پیچیده‌تر می‌شود زمانی که پسر هری، استیو (بن فاستر)، با هدف انتقام مشابهی به او نزدیک می‌شود و مصمم است که حرفه بیشاپ را یاد بگیرد. بیشاپ همیشه تنها عمل کرده است، اما نمی‌تواند از پسر هری چشم‌پوشی کند. یک آدمکش متدیکال دانش‌آموزی خودجوش را به عمق دنیای خود می‌برد و یک شراکت مرگبار شکل می‌گیرد. اما در حالی که آنها در پی هدف نهایی خود هستند، فریب‌ها تهدید می‌کنند که سطحی شوند و کسانی که برای حل مشکلات استخدام شده‌اند، خود به مشکلاتی تبدیل می‌شوند.
Last Knights
یک جنگجوی سقوط کرده علیه یک حاکم فاسد و سادیست برمی‌خیزد تا انتقام استاد معزز خود را بگیرد.
The Lost City of Z
(شهر گمشدهٔ زی)
یک درام واقع‌گرایانه که بر اساس زندگی ماجراجوی بریتانیایی، سرگرد پرسیوال فاست، ساخته شده است. او در دهه ۱۹۲۰ در حالی که به دنبال یک شهر مرموز در آمازون می‌گشت، ناپدید شد. این فیلم به بررسی تلاش‌های فاست برای کشف رازهای آمازون و خطراتی که او و تیمش در این مسیر با آن روبرو شدند، می‌پردازد. داستان پر از ماجراجویی، رمز و راز و لحظات پرتنش، بیننده را به دنیای ناشناخته‌ها و جست‌وجوی حقیقت می‌برد.
A Separation
یک زوج متاهل با تصمیمی دشوار روبرو می‌شوند: برای بهبود زندگی فرزندشان به کشور دیگری نقل‌مکان کنند یا در ایران بمانند و از یکی از والدین که دچار بیماری آلزایمر شده است مراقبت کنند.
Star Trek
(پیشتازان فضا)
جیمز تی کرک بی‌ادب سعی می‌کند به میراث پدرش عمل کند و آقای اسپاک او را تحت کنترل خود نگه می‌دارد، زیرا یک رومولان انتقام‌جو از آینده سیاه‌چاله‌هایی را ایجاد می‌کند تا فدراسیون را در یک سیاره نابود کند.
The Message
در قرن هفتم، فرشته جبرئیل، محمد صلی الله علیه و آله را ملاقات می کند و او را تشویق می کند تا مردم مکه را رهبری کند و خدا را عبادت کند. اما آنها قبل از بازگشت به مکه در مدینه تبعید می شوند تا علیه ستمگران خود اسلحه به دست بگیرند و شهر خود را به نام خدا (الله) آزاد کنند.
Vertigo
(سرگیجه)
پس از بازنشستگی زودهنگامش به عنوان کارآگاه از دپارتمان پلیس سان فرانسیسکو، جان فرگوسن - که به او اسکاتی گفته می‌شود - به دو زن به ترتیب وسواس پیدا می‌کند، وسواس‌هایی که دوست قدیمی‌اش و نامزد سابقش، میج وود، که طراح لباس زیر زنان است، را نگران می‌کند. اولین زن، مادلین الستر، یک زن زیبا و ثروتمند با موهای پلاتینی است که همسر آشنای دانشگاهی‌اش، گاوین الستر است. گاوین از جان می‌خواهد که او را دنبال کند چون معتقد است مادلین ممکن است برای خود خطرناک باشد، چرا که فکر می‌کند روح مادر بزرگش، کارلوتا والدس، که هیچ چیزی در مورد او نمی‌داند اما گاوین می‌داند که در بیست و شش سالگی خودکشی کرده، وارد بدن او شده است. دومین زن، جودی بارتون است که جان یک روز او را در خیابان می‌بیند. جودی یک دختر از طبقه کارگر است، اما آنچه جان را مجذوب او می‌کند این است که با وجود ظاهر ساده و موهای قهوه‌ای‌اش، او دقیقا شبیه مادلین است، و جان سعی می‌کند جودی را به مادلین تبدیل کند. سوال اصلی جان این است که آیا ارتباطی بین مادلین و جودی وجود دارد؟ آنچه که بین جان و مادلین و جودی اتفاق می‌افتد، تحت تأثیر دلیل بازنشستگی زودهنگام جان است: حادثه‌ای در محل کار که نشان داد او از ارتفاعات می‌ترسد و هر وقت از ارتفاعات بلند به پایین نگاه می‌کند، دچار سرگیجه شدید می‌شود.
The Drop
باب ساگینوسکی خود را در مرکز یک سرقت که به اشتباه پیش رفته می‌بیند و درگیر تحقیقی می‌شود که به عمق تاریخچه‌ی محله می‌رود، جایی که دوستان، خانواده‌ها و دشمنان همگی برای امرار معاش با یکدیگر همکاری می‌کنند، صرف‌نظر از هر هزینه‌ای.
The Lion King
(شیرشاه)
یک شاهزاده جوان شیر از قبیله‌اش اخراج می‌شود توسط دایی ظالمش که ادعا می‌کند پدرش را کشته است. در حالی که دایی با دستان آهنین حکومت می‌کند، شاهزاده در خارج از ساوانا بزرگ می‌شود و فلسفه‌ای را دنبال می‌کند: هیچ نگرانی برای باقی روزهای زندگی. اما زمانی که گذشته‌اش او را تعقیب می‌کند، شاهزاده جوان باید سرنوشت خود را انتخاب کند: آیا به عنوان یک آواره باقی می‌ماند یا با شیاطین خود روبرو می‌شود و به آنچه که باید باشد تبدیل می‌شود؟
Constantine
جان کنستانتین جن گیر و شیطان شناس فراطبیعی به یک پلیس زن کمک می کند تا ثابت کند که مرگ خواهرش خودکشی نبوده، بلکه چیزی بیشتر است.
Your Name.
(اسم تو)
دو غریبه خود را به شیوه ای عجیب با هم مرتبط می بینند. آیا وقتی یک اتصال شکل می گیرد، فاصله تنها چیزی است که آنها را از هم دور نگه می دارد؟
Saw
(ارّه)
دو غریبه در اتاقی از خواب بیدار می‌شوند، بدون اینکه به یاد بیاورند چگونه به آنجا رسیده‌اند. آن‌ها خیلی زود متوجه می‌شوند که مهره‌هایی در یک بازی مرگبار هستند که توسط یک قاتل زنجیره‌ای بدنام طراحی شده است.
The Boy
گرتا، یک زن جوان آمریکایی، به عنوان پرستار بچه در یک روستای دورافتاده انگلیسی مشغول به کار می شود و متوجه می شود که کودک 8 ساله خانواده یک عروسک به اندازه واقعی است که والدین از او درست مانند یک پسر واقعی مراقبت می کنند تا راهی برای کنار آمدن با مرگ پسر واقعی خود در 20 سال پیش باشد. وقتی او فهرستی از قوانین سختگیرانه را زیر پا می گذارد، بدترین کابوس او با یک سری اتفاقات نگران کننده و غیرقابل توضیح زنده می شود و او به این باور می رسد که عروسک زنده است.
Ben-Hur
جودا بن-هور به عنوان یک شاهزاده و تاجر یهودی ثروتمند در اورشلیم در ابتدای قرن اول زندگی می‌کند. همراه با فرماندار جدید، دوست قدیمی او مسالا به عنوان فرمانده لشکرهای رومی به شهر می‌آید. در ابتدا، آنها پس از مدت‌ها خوشحال از دیدار یکدیگر هستند، اما دیدگاه‌های سیاسی متفاوتشان باعث جدایی آنها می‌شود. در طول رژه استقبال، یک کاشی سقف از خانه جودا می‌افتد و فرماندار را زخمی می‌کند. اگرچه مسالا می‌داند که آنها گناهکار نیستند، اما جودا را به گالی‌ها می‌فرستد و مادر و خواهرش را به زندان می‌اندازد. اما جودا سوگند می‌خورد که برمی‌گردد و انتقام خواهد گرفت.
Transformers: Dark of the Moon
(تبدیل شوندگان: نیمه تاریک ماه)
Autobots Bumblebee، Ratchet، Ironhide، Mirage (معروف به Dino)، Wheeljack (معروف به Que) و Sideswipe به رهبری Optimus Prime، دوباره وارد عمل شده و در مقابل Decepticons شیطانی که مشتاق انتقام شکست اخیر خود هستند، بازگشته اند. Autobots و Decepticons درگیر یک مسابقه فضایی خطرناک بین ایالات متحده و روسیه می شوند تا به یک فضاپیمای مخفی Cybertronian در ماه برسند و اسرار آن را بیاموزند و یک بار دیگر Sam Witwicky باید به کمک دوستان روبات خود برود. شرور جدید Shockwave در صحنه است در حالی که Autobots و Decepticons به مبارزه با آن در زمین ادامه می دهند.
Alien
(بیگانه)
در آینده‌ای دور، خدمه سفینه فضایی تجاری نوسترومو در راه خانه هستند که تماس پریشانی از یک ماه دور دریافت می‌کنند. خدمه موظف به تحقیق هستند و پس از آن سفینه فضایی روی ماه فرود می آید. پس از یک فرود سخت، سه خدمه سفینه فضایی را ترک می کنند تا منطقه روی ماه را کاوش کنند. همزمان با کشف یک کلونی کندو از موجودی ناشناخته، کامپیوتر کشتی پیام را رمزگشایی می‌کند تا یک هشدار باشد، نه یک زنگ خطر. هنگامی که یکی از تخم ها مختل می شود، خدمه متوجه می شوند که در سفینه فضایی تنها نیستند و باید با عواقب آن مقابله کنند.
Finding Nemo
(در جستجوی نمو)
پس از آنکه پسرش در حصار صخره بزرگ مرجانی گرفتار می‌شود و به سیدنی برده می‌شود، یک ماهی دلقک خجالتی سفری را آغاز می‌کند تا او را به خانه بازگرداند.
Hugo
(هوگو)
این فیلم در پاریس دهه ۱۹۳۰ اتفاق می‌افتد و داستان درباره هوگو کاباره، پسربچه یتیمی است که در ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس زندگی می‌کند. برخورد تصادفی هوگو با ژرژ ملی‌یس، یکی از پیشگامان سینمای صامت، به دوستی او با دخترخوانده‌ی ملی‌یس، ایزابل، منجر می‌شود. این دوستی ماجراهایی اسرارآمیز و جذاب را در مورد پدر هوگو و یک آدم‌ماشینی به همراه دارد.
The Dreamers
پاریس، بهار 1968. در حالی که اکثر دانش‌آموزان رهبری «انقلاب» ماه مه را بر عهده می‌گیرند، پسر دوقلوی شاعر فرانسوی تئو و دخترش ایزابل از زندگی خوب در خانه بزرگش در پاریس لذت می‌برند. آنها به عنوان علاقه مندان به سینما با متیو، دانش آموز کالیفرنیایی متواضع و با تحصیلات محافظه کار آشنا می شوند و «پذیرش» می کنند. در حالی که پدر و مادرشان به مدت یک ماه دور هستند، او را به عیاشی از اغماض تمام حواس می کشانند، و تمام بی گناهی خود و آخرین بی گناهی خود را از دست می دهند. یک سه نفری جنسی رابطه آنها را متزلزل می کند، اما فقط واقعیت بیرونی آن را از بین می برد.
Sin City
(شهر گناه)
چهار داستان جنایی که از کامیک‌های محبوب فرانک میلر اقتباس شده‌اند و حول محور یک مرد عضلانی می‌چرخد که به دنبال فردی است که مسئول مرگ معشوقه‌اش گلدی (جیمی کینگ) بوده است. مردی که از فساد نیروی انتظامی شهر گناه خسته شده و پس از یک اشتباه وحشتناک، قانون را خود به دست می‌گیرد. یک پلیس که جان خود را به خطر می‌اندازد تا دختری را از یک پدوفیل بدشکل محافظت کند، و یک قاتل قراردادی که به دنبال کسب مقداری پول است.
Limitless
(نامحدود)
این فیلم داستان نویسنده‌ای ناموفق را روایت می‌کند که پس از استفاده از دارویی عجیب، توانایی‌های ذهنی‌اش به طرز چشمگیری افزایش می‌یابد. او به سرعت چندین زبان جدید یاد می‌گیرد و به وال استریت راه می‌یابد. اما این داروی شگفت‌انگیز علاوه بر فوایدش، عوارض و مشکلاتی نیز به همراه دارد که زندگی او را به چالش می‌کشد و داستان را پر از لحظات هیجان‌انگیز و پیچیده می‌کند.
The Girl Next Door
(دختر همسایه)
متیو کیدمن، نوجوان ۱۸ ساله‌ای که همیشه در دروس ممتاز بوده و احساس می‌کند هیچ‌گاه زندگی را به طور کامل تجربه نکرده است، تا اینکه با "دختر همسایه" آشنا می‌شود. دنیل از همسایه می‌آید و متیو فکر می‌کند که دختر رویاهایش را پیدا کرده است. همه چیز خوب پیش می‌رود تا اینکه دوست متیوی او، الی، فاش می‌کند که دنیل در واقع یک ستاره سابق پورنو است. متیو نمی‌داند چگونه این خبر را بپذیرد یا چگونه باید با دنیل رفتار کند، و اوضاع زمانی بدتر می‌شود که تهیه‌کننده سابق دنیل، کلی، به قصد بازگرداندن او ظاهر می‌شود.
Apocalypto
در تمدن مایا، یک قبیله آرام به طرز وحشیانه‌ای مورد حمله جنگجویانی قرار می‌گیرد که به دنبال برده و انسان‌هایی برای قربانی کردن به خدایان خود هستند. جگوار پا همسر باردار و پسرش را در یک چاه عمیق نزدیکی قبیله مخفی می‌کند و خود در حین نبرد با مردمش اسیر می‌شود. یک کسوف جان او را از قربانی شدن نجات می‌دهد و بعدها او باید برای بقا و نجات خانواده عزیزش مبارزه کند.
Hell or High Water
این داستان درباره‌ی یک پدر تنها است که به همراه برادر بزرگترش تصمیم می‌گیرند تا به یک بانک دستبرد بزنند. آن‌ها امیدوارند با پولی که از سرقت بانک به دست می‌آورند، بتوانند مزرعه‌ی خانوادگی‌شان در تگزاس را نجات دهند و بدهی‌های خود را پرداخت کنند. اما این دو برادر در حین انجام نقشه‌شان، متوجه می‌شوند که دو رنجر تگزاسی نیز به دنبال دستگیری آن‌ها هستند.
Big Eyes
در سانفرانسیسکو در دهه 1950، مارگارت زنی بود که پس از ترک شوهرش، تنها با دخترش و نقاشی‌هایش سعی می‌کرد مستقل زندگی کند. در حالی که در تلاش بود تا با نقاشی‌هایش از کودکان با چشمان بزرگ تاثیرگذار باشد، او در پارک با والتر کین، مردی اجتماعی و نقاش هم‌رده خود آشنا می‌شود. این دو به سرعت زوجی می‌شوند و والتر که شخصیت برون‌گرایی دارد، نقاشی‌های آنها را می‌فروشد و مارگارت آرام در خانه به نقاشی کودکان با چشمان بزرگ‌تر ادامه می‌دهد، اما والتر در واقع نقاشی‌های او را به نام خود می‌فروشد. تضاد موفقیت مالی و شکست انتقادی به زودی مارگارت را در دنیای دروغ‌هایش متزلزل می‌کند. در حالی که والتر همچنان زندگی پرزرق و برقی دارد، مارگارت باید دوباره تلاش کند تا مستقل شود و نام و نقاشی‌های خود را بازپس گیرد.
Rear Window
(پنجره پشتی)
یک عکاس خبری به نام «جیمز استوارت» که به دلیل شکستگی پا خانه‌نشین شده، روزهایش را روی صندلی چرخدار می‌گذراند. از سر بیکاری و کنجکاوی، شروع به تماشای زندگی همسایگان آن سوی حیاط آپارتمانش در گرینویچ ویلیج می‌کند. اما این سرگرمی بی‌ضرر خیلی زود رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد، وقتی که او به چیزی مشکوک می‌شود... چیزی که شاید یک راز تاریک و جنایتی پنهان باشد.
Lovelace
داستان لیندا لاولیس است که قبل از اینکه کنترل زندگی اش را به دست بگیرد، به دستور شوهر اجباری اش مورد استفاده و سوء استفاده صنعت پورن قرار می گیرد.
Taken 2
برایان میلز، مامور بازنشسته سیا، دختر نوجوانش کیم و همسر سابقش لنور را که از همسر دومش جدا شده است دعوت می کند تا چند روزی را در استانبول بگذرانند، جایی که او مشغول به کار است. در همین حال، پدرسالار جامعه باند قاچاق انسان آلبانیایی، مراد کراسنیقی، به دنبال انتقام مرگ پسرش است و باند دیگری را برای ربودن برایان و خانواده اش تشکیل می دهد. برایان و لنور توسط آلبانیایی ها ربوده می شوند، اما کیم فرار می کند و تنها امیدی است که برایان برای فرار و نجات لنور وجود دارد.
Blade Runner
(بلید رانر)
در اوایل قرن بیست و یکم، شرکت تایرل در دوران مرحله نکسوس ربات‌هایی به نام "کپی‌ها" توسعه داد که قرار بود به جامعه کمک کنند، کپی‌هایی که ظاهر و رفتارشان مانند انسان‌ها بود. زمانی که نسل سوپر انسان‌های کپی نکسوس 6 که برای مأموریت‌های خطرناک خارج از زمین استفاده می‌شدند، شروع به شورش در یک مستعمره خارج از زمین کردند، کپی‌ها در زمین غیرقانونی شدند. واحدهای پلیسی که به آن‌ها "بلید رانر" می‌گویند، وظیفه دارند هر کپی‌ای که به زمین بازگشته یا در آنجا ساخته شده باشد را نابود کنند، یا به اصطلاح "بازنشسته" کنند، و هر کسی که به کپی‌ها کمک کند، به مرگ محکوم می‌شود. اکنون نوامبر 2019 در لس آنجلس، کالیفرنیا است. ریک دکارد، یک بلید رانر سابق، وقتی که چهار کپی شناخته‌شده، بیشتر مدل‌های جنگی، به زمین بازگشته‌اند، از بازنشستگی خارج می‌شود. رهبر آن‌ها روی بتی است. یکی از آن‌ها، لئون کوالسکی، تلاش کرده بود به عنوان یک کارمند به شرکت تایرل نفوذ کند، اما از آن زمان موفق به فرار شده است. دکارد علاوه بر دنبال کردن رد لئون با امید به پیدا کردن و نابود کردن همه آن‌ها، معتقد است که بخشی از آنچه که به او کمک خواهد کرد، فهمیدن این است که کپی‌ها چه هدفی از نفوذ به شرکت تایرل داشتند. پاسخ ممکن است در مکانیزم پشتیبان اضطراری تایرل باشد. علاوه بر ردیابی چهار کپی، دکارد با یک معضل ممکن مواجه می‌شود: ریشل، که به عنوان دستیار تایرل کار می‌کند. مشکل این است که دکتر الدن تایرل در حال آزمایش بر روی اوست تا خاطرات جعلی به او بدهد تا بتواند بهتر او را کنترل کند. با این خاطرات، ریشل هیچ‌idea ندارد که او انسان نیست. مشکل نه تنها کمک ریشل به دکارد است، بلکه این است که او شروع به توسعه احساسات نسبت به او می‌کند.