ژانرها
فیلم ها براساس سال
دانلود فیلم های رمانتیک
Titanic
در جریان سفر با کشتی عظیم تایتانیک، "رز" (با بازی کیت وینسلت)، دختری از خانوادهای ثروتمند، به دلیل فشارهای ازدواجی اجباری که او را به آمریکا میفرستد، تصمیم به خودکشی میگیرد. اما "جک" (با بازی لئوناردو دی کاپریو)، مسافری فقیر از بخش درجه سه کشتی، او را نجات میدهد. این دو به یکدیگر دل میبندند و عشق میانشان شکوفا میشود.
The Great Gatsby
این اقتباسی از رمان ف. اسکات فیتزجرالد است که در جزیره لانگ آیلند اتفاق میافتد. نیک کاراوی، مردی از میانهغرب، وارد دنیای لوکس همسایهاش، جی گتسبی میشود. اما به زودی، کاراوی درک میکند که در دل زندگی نوظهور گتسبی ترکهایی وجود دارد، جایی که وسواس، جنون و تراژدی در انتظار اوست.
Forrest Gump
دوران ریاستجمهوری کندی و جانسون، جنگ ویتنام، رسوایی واترگیت و سایر رویدادهای تاریخی از منظر مردی آلابامایی با ضریب هوشی 75 آشکار میشود که تنها آرزویش این است که دوباره با معشوق دوران کودکیاش متحد شود.
Her
داستان فیلم در آیندهای نزدیک در شهر لس آنجلس روایت میشود. تئودور (با بازی خواکین فینیکس) مردی میانسال است که به شغل خاصی مشغول است: نوشتن نامههای عاشقانه به نمایندگی از طرف افراد متقاضی برای نامزدهایشان. او در این کار بسیار ماهر است و نامههایی مینویسد که گویی از جانب عاشقترین فرد روی زمین نوشته شدهاند.
Silver Linings Playbook
علیرغم توصیههای پزشکی و بدون اطلاع همسرش، پت سولیتانو سینیور، دولورس سولیتانو، که مادری دلسوز است، پسر بالغ خود، پت سولیتانو جونیور، را پس از گذراندن حداقل هشت ماه اقامت اجباری در یک مرکز روانپزشکی در مریلند، ترخیص میکند. یکی از شروط آزادی او، بازگشت به خانهی والدینش در فیلادلفیا است.
پت جونیور به دلیل ضرب و شتم مردی که معشوقهی همسرش، نیکی، بود، در این مرکز بستری شد و در این مدت، تشخیص اختلال دوقطبی برای او داده شد. نیکی نه تنها او را ترک کرده، بلکه برایش حکم عدم نزدیکی نیز گرفته است. با اینکه پت جونیور دارو تجویز شده دارد (که از مصرف آن خودداری میکند، چون باعث میشود احساس بدی داشته باشد) و موظف به شرکت در جلسات درمانی است، معتقد است که تنها با یک زندگی سالم و تمرکز بر "نکات مثبت" میتواند شرایط را مدیریت کند. اهداف او شامل بازگشت به شغل سابقش بهعنوان معلم جایگزین و مهمتر از آن، آشتی با نیکی است.
با این حال، او در برخی موقعیتها نمیتواند بهخوبی از پس شرایط برآید—البته نه کمتر از بعضی افراد دیگر که هرگز بستری نشدهاند. از جمله، پدرش که وسواس شدیدی نسبت به تیم فیلادلفیا ایگلز دارد و برای امرار معاش به قمار روی آورده است، بهترین دوستش رانی که در سکوت از سلطهی همسرش، ورونیکا، رنج میبرد، و خواهر بیوهی ورونیکا، تیفانی مکسول، که خودش نیز با مشکلات شخصی دستوپنجه نرم میکند.
The Fault in Our Stars
هیزل و آگوستوس دو نوجوان هستند که هوشی تیز، نگاهی انتقادی به عرف جامعه و عشقی عمیق دارند که آنها را به سفری فراموشنشدنی میکشاند. رابطهی آنها معجزهآساست، زیرا هیزل همیشه یک کپسول اکسیژن همراه دارد، گاس با شوخی از پای مصنوعیاش یاد میکند، و آنها در یک گروه حمایتی بیماران سرطانی با یکدیگر آشنا شده و عاشق میشوند.
The Curious Case of Benjamin Button
داستان بنجامین باتن را روایت میکند، مردی که شروع به پیری معکوس میکند و با عواقب آن مواجه میشود.
Blue Is the Warmest Colour
زندگی آدله زمانی تغییر میکند که با اما، زن جوانی با موهای آبی، ملاقات میکند. اما به او این امکان را میدهد که تمایل را کشف کند و به عنوان یک زن و یک بزرگسال خود را به اثبات برساند. در برابر دیگران، آدله رشد میکند، خود را جستجو میکند، گم میکند و…
Les Misérables
ژان والژان، که به عنوان زندانی ۲۴۶۰۱ شناخته میشود، از زندان آزاد میشود و برای ساختن زندگی جدیدی برای خود، قرار آزادیاش را نقض میکند و از دستگیر شدن توسط بازرس ثابتقدم ژاورت فرار میکند. این داستان در فرانسه پس از انقلاب جریان دارد و به نقطه پایانی خود در پسزمینه شورش ژوئن میرسد.
Midnight in Paris
گیل و اینز برای یک تعطیلات همراه با سفر کاری والدینش به پاریس میروند. گیل یک نویسنده موفق هالیوودی است، اما در نوشتن اولین رمانش با مشکل روبهروست. او عاشق این شهر میشود و فکر میکند که او و اینز باید بعد از ازدواج به آنجا نقل مکان کنند، اما اینز نگرشهای رومانتیک او نسبت به شهر یا ایدهای که دهه ۱۹۲۰ دوران طلایی بودهاند را به اشتراک نمیگذارد. وقتی اینز با دوستانش به رقص میرود، گیل در نیمهشب پیادهروی میکند و چیزی را کشف میکند که میتواند منبع الهام نهایی برای نوشتن باشد. پیادهرویهای روزانه گیل در نیمهشب در پاریس ممکن است او را به قلب شهر نزدیکتر کند، اما او را از زنی که قرار است با او ازدواج کند، دورتر کند.
Life Is Beautiful
در ایتالیا در دهه 1930، یک پیشخدمت یهودی بیغم به نام گویدو زندگی پریانهای را آغاز میکند و با یک زن زیبای اهل شهر مجاور آشنا شده و او را میگیرد. گویدو و همسرش پسری دارند و با هم به خوشی زندگی میکنند تا اینکه ایتالیا توسط نیروهای آلمانی اشغال میشود. در تلاشی برای نگه داشتن خانوادهاش و کمک به پسرش برای زنده ماندن از هولناکترین تجربههای یک اردوگاه کار اجباری یهودی، گویدو تصور میکند که هولوکاست یک بازی است و جایزه بزرگ برای برنده شدن یک تانک است.
Malena
مالنا درباره خطر زیبایی از دید یک پسر ۱۲ ساله به نام رنتو است. او سه اتفاق را در یک روز تجربه میکند: آغاز جنگ، دریافت یک دوچرخه و دیدن ورود مالنا به شهر. از نگاه او، ما نفرین زیبایی و تنهایی مالنا را میبینیم، که شوهرش احتمالاً مرده است، و از طریق روح او، عشقش به مالنا را مشاهده میکنیم.
Eternal Sunshine of the Spotless Mind
زمانی که رابطهشان خراب میشود، یک زوج تحت یک روش پزشکی قرار میگیرند تا یکدیگر را از حافظهشان پاک کنند.
The Theory of Everything
فیلم ، نگاهی به زندگیِ فوق العاده تاثیرگذارِ ، فیزیکدان مشهور “استفان هاوکینگ” و همسرش “جین هاوکینگ” دارد و …
Fifty Shades of Grey
آناستازیا استیل، یک رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه ایالتی واشنگتن، موافقت میکند که برای روزنامه کالج با یک میلیاردر، کریستین گری، به عنوان لطف به هم اتاقیاش، کیت کاوانا، مصاحبه کند. در طول مصاحبه، کریستین گری به آناستازیا علاقه مند می شود. بلافاصله پس از آن، او از فروشگاه سخت افزاری که آناستازیا در آن کار می کند بازدید می کند و به او پیشنهاد می کند که یک عکس برداری برای همراهی با مقاله ای که آناستازیا برای آن با او مصاحبه کرده بود، انجام دهد. بعداً، گری او را به یک کافه دعوت میکند و همچنین نسخههای چاپ اول او از دو رمان توماس هاردی، از جمله تس از d'Urbervilles، با نقل قولی از کتاب اخیر در مورد خطرات روابط، را روی کارت همراه میفرستد. پیگیری او در نهایت نتیجه ای به همراه دارد - آناستازیا و گری شروع به قرار ملاقات می کنند. در طول رابطه پریشان آناستازیا به آرامی گذشته آشفته گری را کشف می کند و متوجه می شود که او برای هیچ زنی خوب نیست، چه برسد به خودش. اگرچه او از رابطه جنسی اسارت با گری لذت می برد، اما احساس می کند که باید قدمی بردارد که تمام قدرت و شهامت او را بگیرد، زیرا کریستین گری مرد بسیار خطرناکی است.
Casablanca
یک صاحب کافه آمریکایی بدبین و مهاجر در تلاش است تا تصمیم بگیرد که آیا باید به معشوقه سابق خود و شوهر فراریاش کمک کند تا از دست نازیها در مراکش فرانسه فرار کنند یا نه.
The English Patient
اکتبر 1944 در جنگ در ایتالیا. هانا (ژولیت بینوش)، یک پرستار فرانسوی-کانادایی که در یک واحد پزشکی سیار ارتش کار می کند، احساس می کند هر چیزی که در زندگی دوست دارد بر سر او می میرد. به دلیل دشواری سفر و خطرات، به خصوص که چشمانداز هنوز به شدت در تلههای انفجاری مین است، هانا داوطلب میشود تا در یک کلیسا بماند تا تنها از یک بیمار نیمه فراموشی در حال مرگ مراقبت کند که به شدت سوخته و تغییر شکل داده است. او موافقت می کند که پس از مرگ او به بقیه واحد برسد. تنها چیزی که بیمار به خاطر می آورد این است که او انگلیسی است و متاهل است. خلوت آنها با ورود به کلیسای همکار کانادایی دیوید کاراواجو (ویلم دافو)، بخشی از سرویس اطلاعاتی مختل می شود، که مطمئن است بیمار را به عنوان مردی می شناسد که با آلمانی ها همکاری کرده است. کاراواجو معتقد است که حافظه بیمار تا حد زیادی دست نخورده است و او در حال فرار از گذشته خود، تا حدی یا به طور کامل است. بیمار در مورد گذشته خود صحبت می کند، همه چیز پیرامون کار او به عنوان یک نقشه کش در شمال آفریقا، که توسط جنگ قطع شد. او ممکن است همانطور که کاراواجو معتقد است از کار خود به عنوان جاسوس برای آلمانی ها فرار نکند، بلکه خاطره رابطه ای است که با کاترین کلیفتون متاهل (دام کریستین اسکات توماس)، عشق زندگی اش، و خاطره وعده ای که کاملاً محقق نشده بود. هانا همچنین ممکن است تئوری خود را در مورد سرنوشت خود با عشق و مرگ آزمایش کند، زیرا او با کیپ سینگ (نوین اندروز)، یک سیک از هند، که واحدش در چمنزار اکنون بیش از حد رشد کرده کلیسا اردو زده است، رابطه شخصی خود را آغاز می کند. کار آنها مستلزم جارو کردن و پخش مین است، کشف یکی از این مین ها که قبلاً زندگی او را نجات داده بود.
Amélie
آملی داستان دختری به نام آملی است که دوران کودکیاش تحت تاثیر نگرانیهای اشتباه پدرش درباره یک نقص قلبی سرکوب شده بود. این نگرانیها باعث میشود که آملی ارتباط واقعی کمی با دیگران داشته باشد. این موضوع آملی را به دنیای خیالی خودش میبرد و او به آرزوهای عشق و زیبایی فکر میکند. او بعدها تبدیل به یک زن جوان میشود و به منطقه مرکزی پاریس نقل مکان میکند تا به عنوان پیشخدمت کار کند. پس از پیدا کردن گنج گمشده متعلق به صاحب قبلی آپارتمانش، تصمیم میگیرد آن را به او برگرداند. پس از دیدن واکنش او و نگرش جدیدی که پیدا میکند، آملی تصمیم میگیرد زندگیاش را وقف مردم اطرافش کند. مانند پدرش که وسواس به گلدان باغچهاش دارد، نویسندهای شکستخورده، یک هیپوکندریا، مردی که از نامزدهای سابقش تعقیب میکند، "روح"، یک روح جوان سرکوبشده، عشق زندگیاش و مردی که استخوانهایش به شکنندگی شیشه است. اما پس از غرق شدن در این ماجراجوییها، متوجه میشود که او زندگی خود را نادیده گرفته و به جستجوی عشق خود آسیب میزند. آملی سپس کشف میکند که باید جسورتر باشد و کنترل زندگیاش را به دست گیرد تا زیبایی عشق را که همیشه آرزو داشته است، به دست آورد.
Me Before You
دختری در یک شهر کوچک با مردی که اخیراً فلج شده است که از او مراقبت می کند، پیوند نامحتملی برقرار می کند.
Sex Tape
یک زوج متأهل از خواب بیدار میشوند و متوجه میشوند که نوار ویدئویی جنسی که شب قبل ضبط کرده بودند، گم شده است، و این موضوع باعث شروع جستجوی پرهیجان برای پیدا کردن آن میشود.
Don Jon
«جان مارتلو» (با بازی جوزف گوردن-لویت) زندگیای به ظاهر کامل دارد: آپارتمان شیک، ماشین لوکس، خانواده و البته همراهی زنان زیبا. اما با وجود همه اینها، او احساس خلا میکند و به دنبال لذتهای عمیقتر و معنادارتر در روابط جنسی و عاطفی خود است. این جستوجو او را به سمت دو زن متفاوت میکشاند که هر کدام به شیوهای منحصربهفرد، درسهای بزرگی درباره زندگی، عشق و رابطه به او میآموزند. در این مسیر، جان با چالشها و کشفهای تازهای روبهرو میشود که دیدگاهش را نسبت به عشق و لذت تغییر میدهد.
Crazy, Stupid, Love.
کال (استیو کارل) و امیلی (جولیان مور) زندگی کامل و رویایی آمریکایی را با هم دارند... تا اینکه امیلی از کال درخواست طلاق میکند. حالا کال، شوهر مهربان، باید با کمک کمی از دوست مجرد حرفهایاش، جیکوب پالمر (رایان گاسلینگ)، دنیای جدیدی از زندگی تکنفری را تجربه کند. اما این کمک کم نیست... جیکوب تمام تلاشش را میکند تا به کال در ورود به دنیای جدید روابط کمک کند، و در این مسیر، اتفاقات خندهدار و پیچیدهای پیش میآید که زندگی کال را به طور کامل تغییر میدهد.
Brooklyn
ایرلند، اوایل دهه 1950. Eilis Lacey (Saoirse Ronan) زن جوانی است که در یک فروشگاه مواد غذایی کار می کند. او جاه طلبی های بیشتری دارد و به بروکلین، نیویورک نقل مکان می کند و مادر و خواهرش، رز (فیونا گلاسکات) را پشت سر می گذارد. او به طرز وحشتناکی دلتنگ است، اما در نهایت خانه نشینی می کند، شغلی پیدا می کند، برای حسابداری درس می خواند و با یک مرد جوان ایتالیایی خوب، تونی فیورلو (اموری کوهن) آشنا می شود. همه چیز خوب پیش می رود، اما او متوجه می شود که رز مرده است، و تصمیم می گیرد به طور موقت به ایرلند بازگردد. او و تونی با عجله ازدواج می کنند و سپس او به تنهایی به ایرلند برمی گردد. زندگی در شرف پیچیده شدن است.
Gone with the Wind
اسکارلت زنی است که میتواند با یک ملت در حال جنگ، آتشسوزی آتلانتا، ارتش اتحادیه که همه چیز را از تارا، خانه محبوبش، به یغما میبرد، و کارپتبگگرهایی که پس از جنگ وارد میشوند، کنار بیاید. اسکارلت زیباست. او سرزندگی دارد. اما اشلی، مردی که او مدتهاست برایش آرزو میکند، قرار است با دخترخاله آرامش، ملانی، ازدواج کند. ماممی به اسکارلت هشدار میدهد که در مهمانی در «دوازده بلوط» رفتاری شایسته داشته باشد. روزی که جنگ داخلی آغاز میشود، مرد جدیدی در آن مهمانی حضور دارد. رت باتلر. اسکارلت نمیداند که او در اتاق است وقتی که از اشلی میخواهد که به جای ملانی، او را انتخاب کند.
Cinderella Man
در طول رکود بزرگ، قهرمان معمولی جیمز جی برادوک (راسل کرو)، با نام مستعار مرد سیندرلا، قرار بود به یکی از شگفتانگیزترین اسطورههای ورزشی تاریخ تبدیل شود. در اوایل دهه 1930، جنگجوی سابق جایزه فقیر ظاهراً به اندازه بقیه مردم آمریکا شکست خورده، کتک خورده و بدشانس بود. به نظر می رسید حرفه او تمام شده بود، او قادر به پرداخت صورت حساب ها نبود، خانواده اش - تنها چیزی که برایش مهم بود - در خطر بود و حتی مجبور شد به امداد عمومی برود. اما در اعماق درون، جیمز جی براداک هرگز از اراده خود دست برنداشت. او که توسط عشق، شرافت، و مقداری باورنکردنی سخاوت رانده شده بود، آرزو کرد که رویایی غیرممکن محقق شود. در آخرین فرصت برای کمک به خانواده، برادوک به رینگ بازگشت. هیچ کس فکر نمی کرد او شلیک کرده است. با این حال، برادوک، با چیزی فراتر از رقابت صرف، به برنده شدن ادامه داد. ناگهان یک کارگر معمولی به ورزشکار اسطوره ای تبدیل شد. براداک که امیدها و رویاهای محرومان را بر روی شانه های خود حمل می کرد، در صفوف راکتی حرکت کرد تا اینکه این مرد ضعیف تصمیم گرفت کارهای غیرقابل تصور را انجام دهد: قهرمان سنگین وزن جهان، مکس بائر غیرقابل توقف (کریگ بیرکو)، که به کشتن دو مرد در رینگ مشهور است.
Annie Hall
آلوی سینگر، یک کمدین یهودی طلاقگرفته، به روابط خود با معشوقه سابقش انی هال، که یک خواننده شبکلبی بلندپرواز بود، فکر میکند، رابطهای که به طور ناگهانی تمام شد، مشابه ازدواجهای قبلیاش.
The Notebook
یک جوان فقیر اما پرشور (رایان گاسلینگ) عاشق دختری ثروتمند (ریچل مکآدامز) میشود و به او حس آزادی میبخشد، اما به زودی به دلیل تفاوتهای اجتماعی از یکدیگر جدا میشوند.
Knight of Cups
داستان «شوالیه جامها» درباره نویسندهای هالیوودی است که دچار بحران اگزیستانسیالیستی میشود و در همین حین، با روابط پیچیدهای که شامل پدرش و زنان مختلفی در زندگیاش میشود، درگیر میگردد. این روایت، سفر درونی و تلاشهای او را برای پیدا کردن معنا و هدف در زندگیاش به تصویر میکشد و به بررسی عمیق رابطههای انسانی و چالشهای وجودی میپردازد.
500 Days of Summer
فیلم از روز ۴۸۸ شروع میشود و ناگهان همه چیز به روز اول بازمیگردد. داستان اصلی در ۸ ژانویه آغاز میشود، زمانی که تام هانسن (با بازی جوزف گوردون لویت) با سامر فین (با بازی زویی دشانل)، دستیار جدید رئیسش، در دفتر ملاقات میکند. تام که به عنوان معمار آموزش دیده، در شرکت کارت پستال لسآنجلس به عنوان نویسنده کار میکند. پس از یک شب رقص و موسیقی که تام همراه با دوستش مکنزی و سامر سپری میکند، مکنزی در حالت مستی اعتراف میکند که تام به سامر علاقهمند است. سامر و تام دوستی خود را آغاز میکنند، اما سامر به عشق واقعی اعتقاد ندارد و به تام میگوید که هرگز نمیخواهد دوست پسر داشته باشد...
The Girl Next Door
متیو کیدمن، نوجوان ۱۸ سالهای که همیشه در دروس ممتاز بوده و احساس میکند هیچگاه زندگی را به طور کامل تجربه نکرده است، تا اینکه با "دختر همسایه" آشنا میشود. دنیل از همسایه میآید و متیو فکر میکند که دختر رویاهایش را پیدا کرده است. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه دوست متیوی او، الی، فاش میکند که دنیل در واقع یک ستاره سابق پورنو است. متیو نمیداند چگونه این خبر را بپذیرد یا چگونه باید با دنیل رفتار کند، و اوضاع زمانی بدتر میشود که تهیهکننده سابق دنیل، کلی، به قصد بازگرداندن او ظاهر میشود.