ژانرها
فیلم ها براساس سال
دانلود فیلم های موزیکال
Les Misérables
ژان والژان، که به عنوان زندانی ۲۴۶۰۱ شناخته میشود، از زندان آزاد میشود و برای ساختن زندگی جدیدی برای خود، قرار آزادیاش را نقض میکند و از دستگیر شدن توسط بازرس ثابتقدم ژاورت فرار میکند. این داستان در فرانسه پس از انقلاب جریان دارد و به نقطه پایانی خود در پسزمینه شورش ژوئن میرسد.
Chicago
دو زن محکوم به مرگ که به جرم قتل در صف اعدام قرار دارند، در حالی که برای جلب توجه رسانهها، شهرت و توجه یک وکیل فاسد رقابت میکنند، دشمنی شدیدی پیدا میکنند.
Singin' in the Rain
این داستان در سال ۱۹۲۷ رخ میدهد و درباره «دان لاکوود» و «لینا لامونت» است، یک زوج مشهور هنری. لینا عشق روی صحنه را با عشق واقعی اشتباه میگیرد. دان همراه با شریک قدیمی خود، «کاسمو»، تلاش زیادی کرده تا به جایی که امروز در آن قرار دارد برسد. دان در جدیدترین فیلم خود و لینا، آهنگهای زیبایی را میخواند. اما با وجود تلاشهای فراوان لینا، صدای کس دیگری روی او گذاشته میشود. «کتی سلدن»، به عنوان یک بازیگر بلندپرواز، وارد صحنه میشود و دان حین کار با او در فیلم، عاشق او میشود.
Nine
کارگردان مشهور سینما، گیدو کونتینی، تلاش می کند تا هماهنگی را در زندگی حرفه ای و شخصی خود بیابد، زیرا درگیر روابط دراماتیک با همسر، معشوقه، موز، نماینده و مادرش می شود.
Devdas
پس از آنکه خانواده ثروتمندش او را از ازدواج با زنی که عاشقش است، منع میکنند، زندگی دویداس موکرجی بیشتر و بیشتر از کنترل خارج میشود، به طوری که به نوشیدن الکل و زندگی در فساد روی میآورد تا درد خود را تسکین دهد.
Moulin Rouge!
سال ۱۸۹۹ است و کریستین، یک نویسنده جوان انگلیسی، به پاریس آمده تا انقلاب بوهمیایی را که بر زیر دنیای پر از مواد مخدر و فاحشههای شهر حاکم شده است، دنبال کند. و هیچ جایی در این زیر دنیای تاریک بیشتر از مولن روژ، یک کلاب شبانه، هیجان ندارد، جایی که مردان غنی و فقیر به تماشای رقصندگان میروند تا سرگرم شوند. اما برای کریستین، اوضاع به طور شوم تغییر میکند زمانی که رابطه عاشقانهای مرگبار با ستارۀ فاحشه کلاب، ساتین، شروع میکند. اما احساسات او همچنین مورد علاقه حامی کلاب، دوک، است. مثلث عشقی خطرناکی به وجود میآید، چون ساتین و کریستین سعی میکنند با همه مشکلات مبارزه کنند تا کنار هم بمانند، اما نیرویی که حتی عشق نمیتواند آن را شکست دهد، تأثیرات خود را بر ساتین میگذارد...
Romance & Cigarettes
این فیلم موزیکال کثیف در دنیای طبقه کارگر نیویورک، داستان سفر یک شوهر به سوی خیانت و رستگاری را روایت می کند، زمانی که او باید بین معشوقه اغواگر خود و همسر محاصره شده اش یکی را انتخاب کند.
Dancer in the Dark
در یک شهر کوچک در ایالت واشنگتن در سال ۱۹۶۴، سلما جزکووا، مهاجری از چکسلواکی، به همراه پسر نوجوانش جین در یک تریلر اجارهای زندگی میکند که متعلق به بیل، کلانتر شهر، و همسرش لیندا است. سلما گروه کوچکی از دوستان دارد، از جمله همکار و دوست نزدیکش کتی و جف، که علاقهمند به اوست. جف همیشه بیرون محل کار سلما منتظر میماند تا او را به خانه برساند، اما سلما پیشنهادش را رد میکند تا امید واهی به او ندهد.
سلما در یک کارخانه ابزارسازی کار میکند و هر کار دیگری را که بتواند برای کسب درآمد انجام میدهد. تنها کتی میداند که سلما به دلیل یک بیماری ژنتیکی بهتدریج در حال نابینا شدن است. او هنوز به اندازهای بینایی دارد که بتواند کار کند. هدف اصلی او از مهاجرت به آمریکا و کار مداوم، جمعآوری پول برای عمل جراحی پسرش جین در سن ۱۳ سالگی است، بدون اینکه جین از بیماری مادرش یا شرایط چشمان خود اطلاعی داشته باشد.
تنها دلخوشی سلما در زندگی، علاقه شدیدش به نمایشهای موزیکال است که برای او راهی برای فرار از زندگی سختش محسوب میشوند. کتی او را به سینما میبرد و صحنهها را برایش توصیف میکند، اگرچه این کار موجب ناراحتی سایر تماشاگران میشود. سلما همچنین نقش ماریا را در اجرای آماتوری نمایش *آوای موسیقی* دارد. اما با نزدیک شدن به زمان جراحی جین، چالشهای جدیدی از جمله مشکلات مالی بیل، که برای تأمین زندگی همسرش تحت فشار است، ممکن است رویای سلما را به خطر بیندازد.
Swades
در هند امروزی، فیلم *سوادیس* به مسائلی میپردازد که توسعه در سطح پایهای به همراه میآورد. این فیلم به هند رنگارنگ، متنوع و پیچیدهای اشاره دارد که محمد بارگاو (شاهرخ خان)، یک دانشمند جوان و باهوش که به عنوان مدیر پروژه در ناسا کار میکند، برای یافتن پرستار بچگیاش به آن باز میگردد. فیلم از تضاد بین دنیای پیشرفته ناسا، که در خط مقدم تحقیقات فضایی قرار دارد، و دنیای خانهاش در هند استفاده میکند که در تقاطع توسعه قرار دارد. جستجوی ساده محمد به سفری تبدیل میشود که هر یک از ما در جستجوی آن مکان متافیزیکی و مبهم به نام "خانه" طی میکنیم.
Lagaan: Once Upon a Time in India
این داستان در مورد مقاومتی است که هندی ها در زمانی که تحت حکومت بریتانیا بودند نشان دادند. آنها قبلاً توسط انگلیسی ها و دوستانشان مالیات می گیرند، اما وقتی جک راسل اعلام می کند که لاگان (مالیات) را از همه روستاییان دو برابر خواهد کرد، آنها تصمیم می گیرند با آن مخالفت کنند. رهبر دهکده ها جوانی خوش تیپ به نام بووان است که آنها را به بازی کریکت دعوت می کند، بازی ای که قرار است توسط بازیکنان کهنه کار کریکت بریتانیا انجام شود، در مقابل روستاییان از جمله خود بووان که تا به حال این بازی را انجام نداده اند و حتی خفاش را از تکه چوب نمی شناسند. با پذیرفته شدن این چالش، علاقه بیشتر میشود و هندیها را از سراسر منطقه و همچنین بریتانیاییها را از سراسر کشور جذب میکند - زیرا همه جمع میشوند تا «بازی جوانمردانه» را ببینند که بریتانیاییها در برابر همتایان خود به نمایش میگذارند، که کسی جز خواهر، الیزابت، کاپیتان راسل به آنها کمک نمیکند.
Kabhi Khushi Kabhie Gham...
یاشوردان ریچند به همراه همسرش ناندینی و دو پسرش راهول و روهان سبک زندگی بسیار ثروتمندی دارد. در حالی که راهول به فرزندی پذیرفته شده است، یاشوردان و ناندینی با او مانند خود رفتار می کنند. وقتی پسرانشان بالغ می شوند، شروع به جستجوی عروس های مناسب برای راهول می کنند و تصمیم می گیرند او را با زن جوانی به نام ناینا ازدواج کنند. وقتی این موضوع را به راهول می گویند، او به آنها می گوید که عاشق زن دیگری به نام انجلی شارما است. یاشوردهان تصمیم می گیرد با خانواده شارما ملاقات کند و متوجه می شود که آنها از طبقه متوسط و غیرمعمول هستند و نمی توانند وارد حلقه خانوادگی او شوند و در نتیجه از ازدواج راهول با آنجلی خودداری می کند. راهول سرکشی تصمیم به ترک میگیرد، بدون برکت والدین رضاعیاش با آنجلی ازدواج میکند و دوباره به لندن، انگلستان، جایی که خواهر مجرد آنجلی، پوجا، نیز زندگی میکند، میرود. روهان که در یک خوابگاه درس میخواند، به خانه برمیگردد و متوجه میشود که راهول دیگر با آنها زندگی نمیکند، و همچنین متوجه میشود که در حالی که از نظر ظاهری پدرش علاقهای به دیدن بازگشت راهول ندارد، ناندینی میخواهد که خانواده همه در کنار هم برای تمام لحظات شاد و غمگین بازگردند. روهان نیز دلتنگ راهول است و تصمیم می گیرد به لندن سفر کند تا راهول را به خانه بازگرداند. یاشوردان قادر به جلوگیری از این امر نیست و در نتیجه روهان به لندن سفر می کند، با راهول، انجلی و پوجا ملاقات می کند. این سوال باقی میماند که آیا غم و اندوهی که راهول با والدین رضاعیاش تجربه کرد پاک میشود و باعث میشود که خانواده دوباره به هم بپیوندند یا اینکه راهول گذشته را فراموش میکند و بدون بازگشت به ریشههای خود و خانوادهای که او را بزرگ کردهاند به زندگی خود ادامه میدهد و روهان را تنها میگذارد؟
Gentlemen Prefer Blondes
دو رقاصه شوگرل در شهر لاسوگاس، لورلی لی و دوروتی شا، برای سفر به پاریس به آنجا میروند، در حالی که یک کارآگاه خصوصی که توسط پدر مشکوک نامزد لورلی استخدام شده، در تعقیب آنهاست. همچنین یک مرد مسن و ثروتمند عاشق و دیگر هواداران پرمحبت نیز آنها را تعقیب میکنند.
Funny Face
مگی پرسکات، سردبیر مجله Quality مستقر در نیویورک، یک مجله مد که روندها را تعیین می کند، به عنوان مثال، به جای دنبال کردن، پیشروها را تعیین می کند، به آخرین خلاقیت خود رسیده است: ارائه مدلی به عنوان زن با کیفیت، همراه با طراح موفق پاریسی پل دووال برای طراحی مجموعه ای جدید با الهام از او. زن با کیفیت نه تنها برای تجسم زیبایی، بلکه عقل است. برخلاف قضاوت اولیه مگی، او از دیدگاه عکاس اصلی خود، دیک اوری، در انتخاب جو استاکتون به جای یکی از مدلهای داخلی خود به عنوان زن باکیفیت، تسلیم شد. نشانههای جو نه تنها این است که او یک حرفهای نیست، بلکه این است که او چهرهای بامزه دارد، چیزی که دیک در عوض آن را جالب مینامد. جو، که از تمام آنچه دنیای مد در روشنفکر بودنش نشان می دهد متنفر است، در نهایت موافقت می کند که این کار او را به پاریس می برد، جایی که امیدوار است با معبود خود، پروفسور امیل فلوستر، فیلسوف برجسته در مفهوم همدلی، ملاقات کند. اما در پاریس، دو جهان برای جو به روشهای بیشتری شروع به برخورد میکنند، که مسلماً مهمترین آنها در علاقه او به دیک است، اقدامات او صرفاً برای این است که او احساساتی را که برای عکسها میخواهد به بیرون منتقل کند.
Mamma Mia!
داستان عروسی که تلاش می کند پدر واقعی خود را پیدا کند که با استفاده از آهنگ های موفق گروه محبوب دهه 1970 ABBA گفته می شود.
Ae Dil Hai Mushkil
داستانی درباره عشق یکطرفه - اشکالی که به خود میگیرد، روشهایی که ما را تغییر میدهد و سفر هیجانانگیز و گاهی دلشکستهای که ما را به آن میبرد. این داستان سفر سه شخصیت، آیان، آلیزه و سبا، است که زندگیهایشان به هم پیوسته و در مسیر زندگی، عشق و دلشکستگی پیش میروند.
Mohabbatein
برنده جایزه ملی، یاش چوپرا و آدیتا چوپرا در فیلم "محبتین" نبردی را بین عشق و ترس به تصویر میکشند - نبردی بین دو مرد سرسخت و باورهای مخالف آنها. راج آریان (با بازی شاهرخ خان)، که نماینده عشق است، برای آن به هر قیمتی حاضر است پیش برود. نارایان شانکار (با بازی آمیتاب باچان) - که در نظرسنجیهای بیبیسی به عنوان ستاره هزاره انتخاب شده است - یک دیسیپلینار سختگیر به عنوان رئیس معتبرترین موسسه آموزشی هند است که نماینده ترس است و معتقد است که عشق به درد و ضعف میانجامد. این داستان همچنین مربوط به سه مرد و زن جوان است که باید بیاموزند چگونه در برابر همه موانع به دل خود عمل کنند و نتیجه داستانهای عاشقانهشان تعیین میکند که در نهایت چه چیزی پیروز خواهد شد... عشق یا ترس.
Grease
یک موزیکال درباره نوجوانانی که در دهه 1950 در حال عشق هستند. در کالیفرنیا در سال 1958، دنی زوکو (جان تراولتا) و ساندی اولسون (اولیویا نیوتن-جان) عاشق یکدیگرند. آنها وقت خود را در ساحل میگذرانند و زمانی که به مدرسه برمیگردند، چیزی که هیچکدام از آنها نمیداند این است که حالا هر دوی آنها دانشآموزان دبیرستان رایدل هستند. دنی رهبر گروه تی-بردها است، گروهی از جوانان با ژاکتهای چرم سیاه، در حالی که ساندی با دختران پینک لیدیها، گروهی از دختران با لباسهای صورتی که توسط ریزو (استوکارد چنینگ) رهبری میشوند، وقت میگذراند. وقتی آنها در اولین گردهمایی پرطرفدار رایدل با هم روبهرو میشوند، دنی دیگر همان دنی ساحل نیست. آنها سعی میکنند شبیه یکدیگر باشند تا بتوانند کنار هم باشند.
The Music Man
علی پسر یک خانواده متمول است که سنتور (یک ساز ایرانی مشابه دولسیمر) مینوازد و از طریق کنسرتها و تدریس موسیقی شهرتی به دست آورده است، اما توسط خانوادهاش به دلیل این حرفه که آنها از آن نفرت دارند، رد میشود. او عاشق یکی از دانشآموزان موسیقیاش میشود اما پس از مدت کوتاهی از خوشبختی، زندگی دیگر مانند قبل با او مهربان نیست و اعتیادش نیز در روزهای محدود باقیمانده قبل از رستگاری، او را عذاب میدهد.
Gigi
خسته از هنجارهای جامعه پاریسی، یک مرد بازیگوش ثروتمند و یک کورتسان جوان در حال آموزش، دوستی افلاطونی برقرار میکنند، اما این رابطه ممکن است برای مدت طولانی افلاطونی باقی نماند. گاستون، وارث یک خانواده ثروتمند پاریسی، از سبک زندگی سطحی جامعه بالای پاریس در دهه 1900 پناهگاهی عاطفی در کنار معشوقه سابق داییاش و نوه سرزنده و پسرانهاش، جیجی، پیدا میکند. زمانی که گاستون متوجه میشود جیجی به یک زن بالغ تبدیل شده است، مادر بزرگ و عمهاش که او را برای تبدیل شدن به معشوقه یک مرد ثروتمند آموزش دادهاند، از این دو نفر میخواهند که نقشهای خود را ایفا کنند، اما عشق یک پیچش غافلگیرکننده به این داستان شاد و کلاسیک از افسانه سیندرلا در اوایل قرن بیستم اضافه میکند.
Grease Live!
تقریباً چهار دهه پس از رابطه عاشقانه جوانانه و دلپذیر دنی زوکو و سندی اولسون در فیلم افسانهای «گریس» (1978)، «گریس لایو» زندگی جدیدی به داستان مورد علاقه همه از یک عشق نوجوانانه میدهد؛ با این حال، با یک چرخش: اضافه شدن یک تماشاگر زنده. دوباره، در پسزمینه رنگارنگ دبیرستان افسانهای رایدل در اواخر دهه 1950، گروه پر شور و شلوغ گریزها، تی-بردها، و گروه با شخصیت و جسور بتسی ریزو، یعنی «پینک لیدیها»، برای جلب توجه رقابت میکنند، با اشتیاق برای تبدیل شدن به برترین تیمهای مدرسه. بدون شک، این سالی دیگر خواهد بود پر از شور و شوق، معصومیت، رقص، محبت و انرژی نوجوانانه، چرا که دانشآموزان در پی موفقیت در مسابقه رقص زندهای که مدتها انتظار آن را میکشیدند، هستند. در روز فارغالتحصیلی این دبیرستان، «گریس» همچنان حرف اول را میزند.
Duck Soup
کشور فریدونیا در میانه یک بحران مالی و در آستانه انقلاب است. برای دریافت کمک مالی از خانم تیستدیل ثروتمند، دولت روفوس تی فایرفلای را به عنوان رئیسجمهور منصوب میکند. با این حال، آقای فایرفلای از تجملات و تصنع دولت دوری میکند؛ و همچنین از تدبیر و عقلانیت آن نیز اجتناب میکند. در همین حال، کشور همسایه سیلوانیا در حال برنامهریزی برای سرنگونی فریدونیا است و پینکی و چیکولینی را به جاسوسی از فایرفلای میفرستد. جنگ به نظر اجتنابناپذیر میرسد.
New York, New York
در روزی که جنگ جهانی دوم به پایان میرسد، جیمی، یک موسیقیدان خودخواه و زبانچرب، با فرانسین، یک خواننده در لژ ملاقات میکند. از آن لحظه به بعد، رابطه آنها تبدیل به عشق میشود در حالی که در تلاشند تا با مشکلات شغلی خود دست و پنجه نرم کنند و به قلههای موفقیت برسند.
Sanam Teri Kasam
پس از آنکه خانوادهاش او را طرد میکنند، یک کتابدار دستوپاچلفتی برای کمک به همسایه گوشهنشین و غمگینش تکیه میکند. این داستان درباره پیوند غیرمنتظرهای است که میان دو شخصیت با ویژگیهای کاملاً متفاوت شکل میگیرد. در حالی که کتابدار به دنبال یافتن آرامش و هویت خود است، همسایه غمگین او نیز در تلاش است تا با گذشتهاش کنار بیاید. این همکاری و حمایت متقابل ممکن است به روابطی عمیقتر و تغییرات مثبت در زندگی هر دوی آنها منجر شود.
Daddy Long Legs
در یک سفر به فرانسه، میلیونر جرویس پندلتون دختری 18 ساله را در یک یتیمخانه میبیند. او از او مجذوب میشود، اما با توجه به تفاوت سنیشان، او تصمیم میگیرد تا از او حمایت کند و او را برای تحصیل در دانشگاهی در نیوانگلند بورسیه میدهد. او برای او نامه مینویسد، اما جرویس آنها را نمیخواند. پس از سه سال، او به دیدن دختر در یک جشن میرود، بدون اینکه به او بگوید که حامی مالیاش بوده است. آنها عاشق هم میشوند، اما مشکلات معمول فیلمها مانع از آن میشود که بتوانند در انتها با هم باشند.
Ballet Shoes
در لندن دهه 1930، سه دختر یتیم توسط عموی بزرگشان که یک دیرینه شناس عجیب و غریب است و خواهرزاده اش به فرزندی پذیرفته می شوند.
I'm So Excited!
وقتی به نظر میرسد که پایان در دسترس است، خلبانها، خدمه پرواز و مسافران هواپیمایی که به سمت مکزیکوسیتی در حال پرواز هستند، به دنبال فراموش کردن اندوه لحظه و مواجهه با بزرگترین خطر، که در درون خود ما حمل میکنیم، میگردند.
An American in Paris
سه دوست در پاریس به دنبال پیدا کردن کاری هستند. همه چیز زمانی پیچیده میشود که دو نفر از آنها به طور همزمان عاشق یک زن میشوند. این مثلث عشقی نه تنها روابط دوستانهشان را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه هر یک از آنها را مجبور میکند تا با احساسات و آرزوهای شخصی خود روبرو شوند. در این میان، رقابت برای جلب توجه زن و تلاش برای حفظ دوستی، داستانی پر از لحظات طنزآمیز و در عین حال احساسی را شکل میدهد. این فیلم به مسائلی چون عشق، دوستی و پیچیدگیهای روابط انسانی میپردازد.
Oliver!
تطبیق موسیقایی از داستان کلاسیک چارلز دیکنز درباره یتیمی که از یتیمخانه فرار میکند و به گروهی از پسران میپیوندد که توسط یک استاد پیر برای دزدی آموزش دیدهاند.
Everyone Says I Love You
هولدن و اسکایلار عاشق یکدیگر هستند. اسکایلار با خانوادهای بزرگ در منهتن زندگی میکند. والدین او، باب و استفی، سالهاست که با هم ازدواج کردهاند. جو، یکی از دوستان آنها، از رابطهای که با استفی داشته، دختری به نام دیجی دارد. پس از یک رابطه ناموفق دیگر، جو دوباره تنها میشود. او به ونیز میگریزد و در آنجا با ون آشنا میشود و او را متقاعد میکند که مرد رویاهایش است. با این حال، خوشبختی آنها کاملاً سطحی است و ون در نهایت به همسرش بازمیگردد. استفی که وقت خود را صرف امور خیریه میکند، موفق میشود رابطه اسکایلار و هولدن را بر هم بزند و اسکایلار را با یک خلافکار سابق به نام چارلز فری آشنا کند.
Barbie: The Princess & the Popstar
زمانی که پرنسس جوان و باوقار، توری، جای خود را با خواننده محبوبش، کیرا، عوض میکند، دخترها باید با هم همکاری کنند تا قلمرو مرابیلا را نجات دهند. آیا پرنسس و خواننده پاپ خواهند آموخت که قدر قدرت خاص خود را بدانند؟