ژانرها

دانلود فیلم های 2018

Pastarioni (2018)
(پاستا ریونی)
Gold Carrier (2018)
(حمال طلا)
The Old Road (2018)
(جاده قدیم)
Astigmatism (2018)
(آستیکمات)
Rona, Azim's Mother (2018)
(شکستن همزمان بیست استخوان)
Orange Days (2018)
(روزهای نارنجی)
Tehran: City of Love (2018)
(تهران :شهر عشق)
Miss Yaya (2018)
(خانم یایا)
Flaming (2018)
(شعله ور)
Beehive (2018)
(لونه ی زنبور)
Sly (2018)
(مارموز)
The Redtails
(دم سرخ ها)
فیلم دم سرخ ها ، دو جوان که برای انجام معاینات مربوط به معافی از سربازی به مرکز نظام وظیفه رفته‌اند با هم آشنا شده و این آشنایی پیش‌درآمد اتفاقات بسیاری برای آنها می‌شود و…
Amir
(امیر)
علی به دنبال یافتن همسر سابق و پسرش به تهران می آید. امیر علیرغم مشکلات خانوادگی، در تلاش است تا به روش خودش مشکلات نزدیکانش را رفع و رجوع کند و...
Mahoora
(ماهور)
دختری جوان و زیبا رو به عنوان عروس هور طبق رسمی قدیمی به آب می زند غافل از اینکه سمور در کمین است و عروس هور، ماهور را می دزد و...
Lovelance: The Center of Emergency Love
(عشقولانس)
داستان فیلم درباره ی پسری به نام امیر است که در دانشگاه برای سایر دانشجویان نسخه ی ازدواج می پیچد و دانشجویان را با همدیگر آشنا می کند . او در این کار خیلی وارد است اما همیشه می گوید عشق دروغ است و به آن اعتقادی ندارد . در یکی از روزها او سر یک شرط بندی عاشق یکی می شود و تمامی اعتقادات و نظراتش درباره ی عشق عوض می شود و ...
Pastarioni
(پاستا ریونی)
وقتی رستوران پدر هوشان ورشکسته می شود، او تصمیم میگیرد یک بریانی به جای فست فود پدرش باز کند. رستورانی که با وجود رقیبی قدرتمند در آن گوشه خیابان، رونق خود را از دست داده است و…
Gold Carrier
(حمال طلا)
شغل رضا رساندن طلا و جواهر از کارگاه به مغازه‌ها است. یک روز در مسیر از رضا دزدی می‌شود و او باید غرامت بپردازد. رضا از دوستش لویی کمک می‌گیرد، اما نوسانات بازار تهران اوضاع او را بدتر می‌کند و...
Gloomy Celebration
(جشن دلتنگی)
داستان تنهایی افرادی چون: جهان مردی ۳۲ ساله که سودای شهرت دارد، افسانه و رضا که در میانسالی مشکلات تازه‌ای تجربه می‌کنند، کاوه و لاله که در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند و...
In the Time of Hangover
(به وقت خماری)
در یک خانه قدیمی چند خانواده با نسبت‌های فامیلی نزدیک زندگی می‌کنند. روز خواستگاری دختر کوچک یکی از این خانواده‌ها است، اما...
Misunderstanding
(سوء تفاهم)
تعدادی از دانشجویان سینما دختر ثروتمندی را به امید بازیگر شدن گروگان می‌گیرند، اما به مرور مرز میان واقعیت و توهم برایشان از بین می‌رود و...
The Old Road
(جاده قدیم)
مینو ( مهتاب کرامتی ) فردی بانکی است که در یک شب توسط راننده ای ناشناس مورد تعرض جنسی قرار می گیرد و حالا باید با واقعیت کنار بیاید اما…
Cypress Under Water
(سرو زیر آب)
راز جهانبخش کرامت فاش می‌ شود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی‌ گناهی‌ اش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز می‌ کند؛ سفری که پایانش زندگی بسیاری از آن ها را تغییر می‌ دهد.
Woman's Enemy
(دشمن زن)
چرا هرچی دشمن زنه بعد از یه مدت توزرد از آب در میاد و میشه مدافع سرسخت حقوق زنان
Tale of the Sea
(حکایت دریا)
طاهر محبی نویسنده مشهوری است که بعد از دیدن صحنه یک قتل خشونت بار، به هم می ریزد و مدتی در بیمارستان روانی بستری می شود. اطرافیانش بعد از مرخص شدن به او می گویند که همه چیز به روال عادی برگشته، اما توهمات بار دیگر به سراغ اش می آیند.
Reza
(رضا)
رضا از همسرش جدا شده و تلاش می کند تا به زندگی جدید خود عادت کند. در همین حال او یک عشق تازه پیدا می کند.
Astigmatism
(آستیکمات)
مردی میان‌سال بعد از جدایی چند ساله از خانواده بازگشته و می‌خواهد خانه‌اش را از همسر، پسر، عروس و نوه‌اش پس بگیرد اما پسرش که در زیرزمین خانه زالو پرورش می‌دهد، سعی می‌کند پدر و مادرش را آشتی دهد و...
A Bigger Game
(گرگ بازی)
چند دوست قدیمی یک شب در خانه موروثی یکی‌شان جمع می‌شوند. با ورود مهمانان تازه‌وارد به جمع، ماجراهای عجیبی رخ می‌دهد و...
Columbus
(کلمبوس)
یک خانواده سرمایه‌دار، قصد مهاجرت به آمریکا را دارد. پسر این خانواده دنبال اجرای دسیسه‌ای است تا تمام سرمایه‌ خانواده‌اش را به تنهایی از آن خود کند. او مهاجرت خانواده را متلاشی می‌کند و...
Rona, Azim's Mother
(شکستن همزمان بیست استخوان)
عظیم (با بازی محسن تنابنده) یک پناهنده افغان است که در شهرداری تهران مشغول به کار است تا بتواند به خانواده مادر و برادرش فاروق کمک کند تا قاچاقی به آلمان بروند. اما در لحظه آخر فاروق از بردن مادرشان منصرف می‌شود و عظیم نیز متوجه می‌شود مادرشان نیازمند عمل پیوند است. عظیم باید بین جان خودش و مادرش انتخاب کند…
Orange Days
(روزهای نارنجی)
زنی میانسال به نام آبان که به واسطه استخدام کارگران فصلی، در باغ‌های مرکبات شمال کشور مشغول است اما به دلیل جنسیتش با اتفاقاتی پر فراز و نشیب مواجه می‌شود و...
Dressage
(درساژ)
گلسای ۱۶ ساله که در شهری کوچک در اطراف تهران زندگی می‌کند، روزی با دوستانش تصمیم می‌گیرد اقدامی هیجان‌انگیز انجام دهد که پیامدهایی غیرمنتظره‌ در پی داشته و به دردسری پیچیده تبدیل می‌شود و...
The Dark Room
(اتاق تاریک)
فرهاد و هاله زوجی هستند که فرزندی خردسال دارند. وقتی فرزندشان امیر ادعا می کند دچار مشکلی شده است، معضلی بزرگ در زندگی فرهاد و هاله ایجاد می شود و...
Rabbit
(خرگیوش)
پدر "آرش" (بابک حمیدیان) باید به خارج از کشور برود و قرار می‌شود دوستان آرش، "بابک" (سیامک انصاری) و "بهنود" (جواد عزتی)، کنار او بمانند تا تنها نباشد. در این میان آرش تصمیم می‌گیرد دکوراسیون داخلی خانه را تغییر بدهد. خانم طراح در اتاقی را باز می‌کند که "گوگو" (خرگوش آرش) داخل آن اتاق است و خرگوش فرار می‌کند. سپس این سه نفر به دنبال گوگو کمی از روزشان را به هدر می‌دهند. آرش می‌فهمد که امروز تولد دختر خانم طراح است و هیچ‌کدام از دوست‌هایش نمی‌توانند به جشن تولد او بیایند. برای همین، این سه نفر برای او جشن تولد می‌گیرند. نامزد آرش (مینا ساداتی) به خانهٔ آن‌ها می آید. آرش، بابک و دخترک دست به تیغ می‌زنند و دنبال بهنود می‌کنند تا ریش‌های بهنود را که به نظر دختر احمقانه می‌آمد بزنند. در قسمتی از فیلم این چهار نفر مسابقهٔ خوانندگی برگزار می‌کنند. و چون که تولد دخترک است او تصمیم می‌گیرد که جایزه چه باشد و او سیمرغ بلورین را انتخاب می‌کند. ولی بابک انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است می‌گوید من از بهرام(بهرام رادان) قرض می‌گیرم! چند دقیقه بعد پیک موتوری کیسه‌ای می‌آورد که درونش سیمرغ بلورین رادان قرار دارد. نامزد آرش هم از وجود بابک و بهنود با خبر می‌شود، هم از وجود دخترک. این پنج نفر باقی شب را با تفریح می‌گذرانند.
Katyusha
(کاتیوشا)
اگر قرار است در زندگی بتوانم قشنگ زندگی کنم و موفقیت را کسب کنم، حتما نباید جوری زندگی کنم که تو می‌خواهی. باید ببینم زندگی چطور می‌گذرد یا چطور می‌توانم تلاش کنم و...
Tehran: City of Love
(تهران :شهر عشق)
یک قهرمان سابق بدنسازی که اکنون مربی شخصی است، وقتی می پذیرد که یک مرد جوان را برای مسابقات قهرمانی آموزش دهد، هیجان پنهانی در زندگی خود پیدا می کند. منشی کلینیک زیبایی دارای اضافه وزن که به ظاهر فیزیکی خود اعتماد ندارد، از صدای سکسی خود برای ایجاد شخصیتی برای اغوا کردن مردانی استفاده می کند که احساس می کند هرگز نمی تواند داشته باشد. و یک خواننده مذهبی ناامید شانس خود را برای تبدیل شدن به یک خواننده عروسی امتحان می کند تا شانس یافتن عشق زندگی خود را افزایش دهد. این داستان تلخ و شیرین سه شخصیت میانسال افسون شده است که آرزوی عشق در شهری را دارند که آنها را در آغوش نمی گیرد. –ویدائو
Miss Yaya
(خانم یایا)
داستان فیلم که برگرفته از یک متن کوتاه از مصطفی غضنفری است و با بازی (رضا عطاران) و (حمید فرخ نژاد) آغاز می‌شود که سعی دارند از یک دختر به نام یایا فرار کنند.
Los Angeles/Tehran
(لس آنجلس تهران)
ژوبین باید از لس آنجلس به تهران سفر کند تا مادربزرگش را ببیند. ولی او تا حالا ایران نبوده است. او در سفر با شخصی به نام ژان آشنا می‌شود. ژوبین و ژان به خانه مادربزرگ ژوبین می روند. ژوبین فردای آن روز با آیدا ملاقات می‌کند. ژان خود را داماد ژیان همسایه مادربزرگ معرفی می‌کند و می‌گوید دنبال ارثیه‌ای از پدرزن خود می‌گردد. ژوبین، آیدا و ژان به دنبال آن بسته می‌گردند ولی چیزی پیدا نمی‌شود. در آن خانه تابلوهای نقاشی زیادی هست که آنها تصمیم به فروش تابلوهای نقاشی می‌گیرند. ژان در گالری آثار ژیان عاشق لیندا می‌شود. لیندا یک تابلو را برای خرید انتخاب می‌کند. ولی آن تابلو همان ارثیه ژیان است. ژان مجبور می‌شود هویت اصلی خود را فاش کند. او می‌گوید که من بهروز ژیان، پسر ژیان هستم. آیدا و بهروز (ژان) تصمیم به دزدی تابلو می گیرند ولی ...
Flaming
(شعله ور)
فرید تازه اعتیاد را ترک کرده و همسرش او را رها کرده ‌است. او که خلق‌و‌خوی خاصی دارد تمام مدت فکر می‌کند چرا به جایی نرسیده و بقیه موفق شده‌اند. سفر ناگهانی او به زاهدان اما مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد و...
Beehive
(لونه ی زنبور)
صابر و مرتضی دو پسرخاله هستند که در عرصه دزدی فعالیت دارند و با تحویل گرفتن یک جعبه وارد یک ماجرای بزرگ می‌شوند و…
Sly
(مارموز)
قدرت، طی عملی خودسرانه به قهرمان شهر تبدیل می‌ شود. او که سودای رسیدن به قدرت و سخنرانی در مجلس را دارد، با اتفاقات گوناگونی مواجه می شود که سرنوشت او را تغییر می دهد...
Don't Be Embarassed
(خجالت نکش)
صنم حق داره خجالت بکشه، چند تا بچه بزرگ و عروس داره. سنی ازش گذشته اما قنبر که به فکر پیشرفت مملکته اصلا خجالت سرش نمیشه، معتقده: حلال‌کن هزار کن؛ خجالت نکش...