دانلود رایگان فیلم Bowfinger
بابی بو فینگر، پنجاه ساله، مالک/رئیس یک شرکت تولید فیلم مستقر در هالیوود به نام Bowfinger International Pictures است. این شرکت هنوز هیچ فیلمی تولید نکرده، دارایی شخصی بابی تقریباً صفر است و شرکت تنها ۲۱۸۴ دلار دارد که بابی هر هفته یک دلار از پول شخصیاش به آن سرمایهگذاری کرده است از زمانی که تصمیم گرفت فیلم بسازد. بابی معتقد است که با تغییر وضعیتاش وقتی که حسابدارش آفریم کلاه خود را عوض کرده و یک فیلمنامه علمی تخیلی با موضوع حمله بیگانگان مینویسد که بابی فکر میکند تمام استودیوها برای آن به صف خواهند ایستاد و حتی اسکار در پیش است. او یک گروه کوچک از پیروان دارد که از چشمانداز او برای ساخت این فیلم حمایت میکنند که در نهایت شامل دیزی به عنوان بازیگر اصلی میشود، او دختری است که از یک شهر کوچک آمده و به دنبال این است که در هالیوود موفق شود. بابی با دروغهایی که میزند توانسته تایید شفاهی از جری رنفرو، مدیر استودیو، بگیرد تا فیلم را توزیع کند اگر در آن کیت رمزی، بزرگترین ستاره اکشن دنیا، بازی کند. اما بابی نمیتواند کیت را قانع کند تا در فیلم بازی کند. کیت که برای دختران لکر علاقه دارد، یک ستاره خودمحور و پارانوئید است که زندگیاش به طور عمده توسط ترری استرکتر، رئیس یک مذهب نوین به نام MindHead، هدایت میشود. بابی نقشهای میکشد که فکر میکند میتواند از مخالفت کیت برای بازی در فیلم دور بزند: بدون اینکه کیت بداند، او را فیلمبرداری کند. تنها کسی که از این نقشه باخبر است دیو است، پایینترین فرد داخل گروه بابی که به عنوان فیلمبردار مشغول به کار است و به طور غیررسمی (یعنی به طور سرقتی و رایگان) به تجهیزات استودیو دسترسی دارد و همچنین از حرکات روزانه کیت در سیستم استودیو اطلاع دارد. بابی به سایر بازیگران قانع میکند که فرآیند بازیگری کیت شامل این است که او خارج از صحنههای فیلمبرداری با هیچکدام از آنها ارتباط ندارد. بخشی از نقشه بابی شامل استفاده از پارانویا کیت است که واقعاً معتقد است بیگانگان در حال حمله به سیاره هستند تا واکنشهای واقعی او را در چارچوب داستان فیلم بگیرد. اما بابی میداند که باید کیت را مجبور کند تا در آخرین صحنه فیلم جمله "Gotcha suckas" را فریاد بزند تا فیلم موفق شود. مشکلاتی پیش میآید وقتی که یکی دیگر از بازیگران، کارول، تلاش میکند بر خلاف سیاست بابی که هیچ تماسی با کیت خارج از فیلمبرداری نداشته باشند، عمل کند و زمانی که بابی مجبور میشود یک دستیار تولید استخدام کند که همزمان بدلکار و بدل بازیگری باشد و وظیفهاش ایستادن در مقابل دوربین برای گرفتن تصویر باسن لخت کیت است. در این میان، بابی به این نتیجه میرسد که اگر از آسمان نشانه خاصی در قالب FedEx ببیند، متوجه خواهد شد که به هالیوود راه پیدا کرده است.